موضوعات دعای حاجتی روحانی
موضوعات دعای حاجتی روحانی
در معرّفی دعای حاجتی گفتیم که به دو دسته: حاجتی دنیوی و حاجتی روحانی تقسیم میگردد، و این که پسندیدهترینِ این دسته دعاها، همانا دعای حاجتی روحانی است. امّا در دعاهای حاجتی روحانی چه موضوعات ارزشمند و ضروری وجود دارد که شایسته است تا آنها را پیوسته داشته باشیم، در این بخش به آنها خواهیم پرداخت.
قطعاً دعاهای حاجتی روحانی، مانند دعاهای پرستشی و شکرگزاری حائز اهمیّت است، بلکه شدیداً برای هر ایماندار مسیحی مهم و لازم است تا پیوسته در نوبتهای مقرّر کرده برای دعاهای خود داشته باشد. در این روز شریر هر فرد مسیحی یکسره زیر حملات پیاپی شیطان و لشکریانش قرار دارد که میبایست خود را از آنان محفوظ نگه دارد.
میتوان به موارد زیادی از این دسته دعاها اشاره نمود، امّا نیکوترین آنها قطعاً مواردی خواهد بود که خود کتب مقدّس به ما نشان میدهد و حکمت آسمانی به ما میآموزد.
مواردی که قابل تأمّل و پیگیری برای هر ایماندار مسیحی میباشد را میتوان به شرح زیر عنوان نمود:
ü طلب بخشش از گناهان و خطاها؛
ü نگاه خاص و حضور همه لحظة خداوند؛
ü طلب حکمت و فهم کلام خداوند؛
ü طلب گسترش ملکوت خداوند؛
ü پناه بردن به خداوند از فوج شریران؛
ü درخواست رفع مصیبت و بلا؛
ü دعا برای خادمین کلیسا؛
ü طلب سلامتی برای دردمندان؛
ü طلب خدمتگزاری و دریافت عطایای سماوی؛
ü طلب روزیِ روزانه از خداوند؛
ü دعا برای دیگر ایمانداران؛
طلب بخشش از گناهان و خطاها:
به واسطة فدیة خون خداوند عیسی مسیح، آمرزش گناهان به نسل آدم رسید. با مرگ و قیام خداوند، مانعِ گناه اوّلیّه برداشته شد، امّا با در نظر گرفتن این که هنوز در روز ششم خلقت قرار داریم و هنوز شیطان در این روز برای نسل انسانها آقایی میکند، باید همیشه هوشیار بود که گناه ثانویّه یعنی خطاهایی که حسب میل و اختیار هر شخصی میتواند انجام بگیرد، در کمین و مهیّا است.
محفل مقدّس خدا را با گناه راهی نیست و خدا گناه را تحمّل نمیکند، لذا او هرگز به دعاهای شخص گناهکار گوش نخواهد داد، همان گونه که میفرماید: «12وقتی که میآیید تا به حضور من حاضر شوید، کیست که این را از دست شما طلبیده است که دربار مرا پایمال کنید؟13هدایای باطل دیگر میاورید. بخور نزد من مکروه است و غرّه ماه و سَبَّت و دعوت جماعت نیز. گناه را با محفل مقدّس نمیتوانم تحمّل نمایم.14غرّهها و عیدهای شما را جان من نفرت دارد؛ آنها برای من بار سنگین است که از تحمّل نمودنش خسته شدهام.15هنگامی که دستهای خود را دراز میکنید، چشمان خود را از شما خواهم پوشانید و چون دعای بسیار میکنید، اجابت نخواهم نمود زیرا که دستهای شما پر از خون است.16خویشتن را شسته، طاهر نمایید و بدی اعمال خویش را از نظر من دور کرده، از شرارت دست بردارید» ( اشعیا 1 : 12 - 16 ).
گناه همیشه از عقب به پیش میآید و تنها یک گناه کافی است تا شخص در حضور خداوند دیده نگردد. متأسّفانه یکی از عمدهترین دلایلی که دعای بسیاری از ایمانداران شنیده نمیشود، وجود گناه است. بسیاری چنین شهادتی داشتند که در روزهای اوّل ایمانشان اتّفاقات خیلی خوبی برایشان میافتاد و هر چیزی که در دلشان داشتند، قبل از این که دعا کنند، خداوند جواب میداد.
این امر بسیار نزدیک به واقع است، زیرا در روزهای اوّل ایمان هر شخصی کلاً از گناه گرفته شده است و خداوند از آسمان وقتی بر بنیآدم نگاه میکند، کسانی را میبیند که بر آنان گناهی محسوب نیست، لذا به آنان اشتیاق بسیاری نشان میدهد. امّا افسوس که بسیاری قدر این موهبت را درک نمیکنند و سریع جذب شگفتیهای گناه میشوند، از این جهت روی خداوند را از خود بر میگردانند.
حال برای آن که چشمان خداوند به سوی شخص گناهکار برگردد و دعاهای او مقبول افتد، لازم است تا هر روزه با به یاد آوردن اعمال خود و توبه از گناهان، خویشتن را طاهر نموده، بدی اعمال خویش را از نظر خداوند دور سازد و از شرارت دست بردارد.
هرگاه گناهی ناخواسته انجام گردد، نیکو است تا در اوّلین نوبت زمان بندی دعای خود با توبه آغاز کنید، تا با آمرزش از سوی خداوند دیگر گناهی در شما یافت نگردد و آنگاه مشغول دعاهای دیگر گردید تا مقبول خداوند شود.
گناه مانند یک سیاهی تمام بدن را در تاریکی فرو میبرد، جایی که خداوند در آن سلوک نمینماید و نظر نمیافکند. لذا خداوند عیسی مسیح نیز سفارش میکند که هرگاه تاریکی بر شما آمد سریعاً توبه نمایید و به وقتی دیگر نیندازید: «14خوشا به حال آنانی که رختهای خود را میشویند تا بر درخت حیات اقتدار یابند و به دروازههای شهر درآیند،15زیرا که سگان و جادوگران و زانیان و قاتلان و بت پرستان و هر که دروغ را دوست دارد و به عمل آورد، بیرون میباشند» ( مکاشفه 22 : 14 - 15 ).
نگاه خاص و حضور همه لحظة خداوند:
با توجّه به این که در روز شریر قرار داریم و فوج شریران برای لحظهای بر ضد بنیآدم از کار باز نمیایستند، داشتن نگاه خداوند از اهمیّت بسیار ویژهای برخوردار است. چنان چه نگاه خداوند را پیوسته با خود داشته باشید، قطعاً لبخند و حمایت او را نیز خواهید داشت. لذا یکی از نیکوترین دعاهای حاجتی، پیوسته طلب نمودن نگاه خداوند است.
کتاب داوران نشان میدهد که هرگاه قوم از خداوند دور میشدند و رجاسات را داخل قوم میکردند، نگاه خداوند از آنان برداشته میشد و متعاقباً مورد حملات شدید و مصایب طاقت فرسایی قرار میگرفتند؛ و هرگاه با توبه و ناله به سوی خداوند بازگشت میکردند و طلب روی خداوند را میکردند، آنگاه خداوند برای آنان یک مفرّی و گشایشی ایجاد مینمود.
این نمادی بود از اهمیّت داشتن نگاه و رضایت خداوند. و شخص با حکمت و فهیم، پیوسته خود را زیر نگاه خداوند قرار میدهد. هر چند این مهم را میبایست پیوسته در دعاهای خود داشت، امّا نیکوترین زمان در نوبت اوّل زمان بندی دعاهای روزانه است تا در ابتدای روز با نگاه خداوند همراه باشید.
طلب حکمت و فهم کلام خداوند:
«5و اگر از شما کسی محتاج به حکمت باشد، سؤال بکند از خدایی که هر کس را به سخاوت عطا میکند و ملامت نمینماید، و به او داده خواهد شد» ( یعقوب 1 : 5 ).
یعقوب در رسالة خود ایمانداران را به کسب حکمت ترغیب میکند، به راستی داشتن حکمت یکی از ضروریترین ابزار لازم برای هر فرد ایماندار مسیحی است، زیرا حکمت او را از خطا و اشتباهات میتواند دور نگه دارد؛ امّا ...! چه حکمتی؟ پولس رسول دو گونة حکمت را به ما معرّفی میکند: حکمت دنیا و حکمتی که از سوی خداوند است.
«19زیرا مکتوب است، حکمت حکما را باطل سازم و فهم فهیمان را نابود گردانم.20کجا است حکیم؟ کجا کاتب؟ کجا مباحِث این دنیا؟ مگر خدا حکمت جهان را جهالت نگردانیده است؟21زیرا که چون بر حسب حکمتِ خدا، جهان از حکمت خود به معرفت خدا نرسید، خدا بدین رضا داد که به وسیلة جهالتِ موعظه، ایمانداران را نجات بخشد» ( اوّل قرنتیان 1 : 19 - 21 ).
متأسّفانه آن چه تا کنون از هر واعظی شنیده شده، همه به این اشاره دارند که شخص با دعا نمودن و طلب حکمت از خداوند میتوانند حکمت را دریافت نمایند! در این راستا بسیاری در صداقت دل هم دعا کردند ولی همة آنها نیز شهادت دادند که چیزی دریافت نکردند! چرا؟ چرا این گونه است؟
چند نکتة بسیار مهم در این رابطه وجود دارد که لازم است به دقّت به آنها نگاه شود.
نکتة اوّل: این بسیار مهم است! شاید تمام آن واعظان و مستمعین آنها هنوز این را نمیدانند که حکمت اکتسابی است و خدا به کسانی که در تلاش برای کسب حکمت هستند، معرفت آن را عطا میکند. حکمت یک نیروی ماوراءالطبیعه مانند رعد و برق نیست که از آسمان بر کسی فرود آید و به ناگه او را شخصی حکیم و دانا گرداند؛ یعنی هر شخصی میبایست برای کسب حکمت از خداوند طلب نماید تا او به طرقهای خود حکمتش را بر آنان عرضه دارد.
باور این که فقط با دعا کردن شخصی حکمت را میگیرد یک توهّم و سرابی بیش نیست، آن گونه که حکیمترین مرد دنیا که از حکمت آسمانی پر بود میفرماید: «7حکمت از همه چیز افضل است. پس حکمت را تحصیل نما و به هر آن چه تحصیل نموده باشی، فهم را تحصیل کن» ( امثال 4 : 7 ).
حکمت را میبایست مانند یک دانشآموز آموخت و خدا برای این منظور قرار داد در کلیسایش معلّمینی مسح شده تا حکمت آسمانی را به طالبین آن بیاموزند. شخص با دعا و طلب از خدا این مقدّمه را برای خود فراهم میکند که خداوند او را در مسیر یک معلّم کتاب مقدّسی و مکتب کلام حقیقی قرار دهد تا از طریق او حکمت آسمانی را بیاموزد. حال موضوع بسیار دردآور این است که خداوند این امکان را برای هر کسی که طالبش است فراهم میکند، امّا دقیقاً زمانی که شخص در مقابل یک معلّم مسح شده قرار میگیرد این را نمیفهمد و در بسیاری از مواقع با وی وارد نزاع میشود. چرا؟ چون کلام او را نمیخواهد بفهمد! چرا؟ این موضوع نکتة دوّم است.
نکتة دوّم: پولس رسول میفرماید: «19زیرا مکتوب است، حکمت حکما را باطل سازم و فهم فهیمان را نابود گردانم» ( اوّل قرنتیان 1 : 19 ). او این سخن را حسب کلام خدا در باب 29 کتاب اشعیای نبی گفت: «14بنابراین اینک من بار دیگر با این قوم عمل عجیب و غریب به جا خواهم آورد و حکمت حکیمان ایشان باطل و فهم فهیمان ایشان مستور خواهد شد» ( اشعیا 29 : 14 ).
خداوند حکمت دنیا را باطل میداند لذا آن چه او از حکمت به کسی ببخشد هیچ سنخیّت و شباهتی با مجموع علومی که دانشهای رایجِ دنیا را تشکیل میدهد، ندارد. تمام این علوم در نظر خدا باطل میباشد. منظور از حکمت در نظر خدا آن دانشی است که از پیش از بنیاد عالم در نزد او بوده و هست. پس کسی که از خدا درخواست حکمت میکند باید این مهم را بداند که هیچ حکمت دنیایی را دریافت نخواهد کرد.
متأسّفانه و افسوس بسیار شاهد این لطف خدا به افراد زیادی بودم که برایشان فرصت کسب حکمت آسمانی را فراهم نمود، امّا چون در فکرهای خود دانشی زمینی را انتظار میکشیدند، نتوانستند آن فرصت را بشناسند و از این جهت که آسمانی بود و از آن چه در انتظارش بودند به لحاظ مفهومی دور بوده، به آسانی دروازة حکمت آسمانی را به روی خود بسته و رد نمودند.
حال با آگاهی از این دو نکتة مهم، در پی کسب حکمت آسمانی، نیکو است تا هر روزه به جد از خداوند طلب نمایید تا فرصت آموختن حکمت خود را برای شما فراهم نماید.
طلب گسترش ملکوت خداوند:
یکی از مهمترین دعاهایی که خود خداوند عیسی مسیح به ما میآموزد، طلب رسیدن ملکوت خدا است: «10ملکوت تو بیاید. ارادة تو چنان که در آسمان است، بر زمین نیز کرده شود» ( متّی 6 : 10 ).
ملکوت خداوند به معنی پادشاهی او است. میدانید که در روز ششم از خلقت قرار داریم و در این روز پادشاهی بر روی زمین توسّط شیطان غصب گردیده. کی این پادشاهی به خداوند برخواهد گشت؟ در زمانی که شیطان با تمام لشکریانش برای هزار سال در بند خواهند بود، و در آن زمان ملکوت خداوند به زمین خواهد رسید.
«2و اژدها، یعنی مار قدیم را که ابلیس و شیطان میباشد، گرفتار کرده، او را تا مدّت هزار سال در بند نهاد.3و او را به هاویه انداخت و در را بر او بسته، مُهر کرد تا امّتها را دیگر گمراه نکند تا مدّت هزار سال به انجام رسد؛ و بعد از آن میباید اندکی خلاصی یابد» ( مکاشفه 20 : 2 - 3 ).
در سلطنت هزار ساله مسیح با تمام مقدّسانش به زمین باز خواهد گشت و او سلطنت خواهد نمود، و پس از آن نیز در ابدیّت، ملکوت او در آسمان و زمینی نو برای همیشه برقرار خواهد ماند. در ملکوت و پادشاهی او در سلطنت هزار ساله کلیسای راستین او تا هزار سال با وی خواهند بود، و پس از آن از داوری گرفته شده و مستقیماً وارد ملکوت خواهند شد.
حقیقتاً برای هر فرد مسیحی، بودن با او در ملکوتش به این طریق تا چه اندازه مهم و خواستنی است؟ پس همان گونه که خود خداوند عیسی مسیح به ما سفارش نموده، ضروری است تا هر روزه برای رسیدن ملکوت او و بودن در ملکوتش دعا کنیم. در اصل درخواست رسیدن ملکوت خدا بر روی زمین به نوعی گویای این است که میخواهیم ما نیز در آن ملکوت با خداوندمان باشیم و با چنین دعایی گوشه اشارهای به این مهم مینماییم.
پناه بردن به خداوند از فوج شریران:
دیگر سفارشی که خداوند عیسی مسیح بسیار مهم دانسته تا پیوسته مسیحیان در دعاهای خود داشته باشند، حفاظتِ خداوند و هوشیاری از مکرهای شیطان و فوج شریران او است: «13و ما را در آزمایش میاور، بلکه از شریر ما را رهایی ده. زیرا ملکوت و قوّت و جلال تا ابدالآباد از آن تو است، آمین» ( متّی 6 : 13 ).
دشمن دیرینة نسل آدم یعنی شیطان و فوج نیروهای تاریکی، در طول شبانه روز لحظهای از گمراه ساختن و به سوی مرگ کشاندن بنیآدم باز نمیایستند. آنها حتّی در خوابها وارد شده و از هیچ شرارتی کوتاهی نمیکنند. سراسر زندگی هر انسانی، خصوصاً ایمانداران مسیحی درگیر حملات، دسیسهها، نیرنگها، دامها و وسوسههای شریران است و فقط یک لحظه غفلت، کافی است تا آنان بر شخصی مستولی شوند.
بهترین سلاح یک ایماندار مسیحی دعاهای آن است که به حضور پدر آسمانی بلند کرده میشود و خداوند را به صحنه میطلبد. حال که به فیض خداوندمان عیسی مسیح از اسارت گناه و شیطان آزاد شدیم، دوباره به دام آنان افتادن میتواند طبعات بسیار هولناکی را برای شخص گرفتار به همراه داشته باشد تا به حدی که او را از ملکوت خدا منقطع سازد. لذا شایسته است در ساعات آغازین روز و ساعات پایانی، قبل از خواب، از خداوند برای حفاظت از نیروهای شرارت دعا کنید.
چون دعا میکنید، به این گونه دعا کنید که خداوند شما را: از مکرها، دسیسهها، حیلهها و دامهای شیاطین آگاهی و هوشیاری دهد؛ چهرههای آنان را برای شما آشکار کند و نقابهایی که بر چهرة خود میگیرند را برایتان مکشوف سازد؛ گوشهای شما را برای شنیدن صدای آنان ببندد و نگذارد هیچ تعلیمی از شیطان در شما راه یابد؛ و خداوند هر نقشهای را بر ضد شما باطل سازد و اجازه ندهد تا هیچ شریری شما را لمس کند.
بگذارید این راز مهم را نیز به شما گفته باشم، که هرگاه هر روزه پیوسته در دعاهای خود به این گونه دعا کرده و در آن مداومت داشته باشید و با آشکار شدن حیلههای شریران از آنان پرهیز کنید، عطیّة تمیز ارواح را خواهید یافت.
درخواست رفع مصیبت و بلا:
بلایا حاصل افزونی گناهان در دنیا است، در روزی که خداوند آخرین خلقت خود را آشکار نمود، همه چیز در نیکویی کامل بود، تا این که ابتدا شیطان سقوط نمود و به همراه او فوجی از فرشتگان تحت فرمانش، و سپس با مکر شیطان، آدم و حوّا نیز گناه را در زمین جاری ساختند.
همان گونه که در کتاب پیدایش مکتوب است، خدا دلیل بلایا و مصیبتها را مربوط به گناهِ آدم میداند که باعث ملعون و دور شدن زمین از حضور او گردید: «17و به آدم گفت: چون که سخن زوجهات را شنیدی و از آن درخت خوردی که امر فرموده، گفتم از آن نخوری، پس به سبب تو زمین ملعون شد، و تمام ایّام عمرت از آن با رنج خواهی خورد.18خار و خس نیز برایت خواهد رویانید و سبزههای صحرا را خواهی خورد» ( پیدایش 3 : 17 - 18 ).
در حقیقت هیچ بلا و مصیبتی در ارادة خدا و در نفس خلقت او قرار ندارد و همة اینها در ریشه به شیطان بر میگردد؛ لذا نیکوتر است تا پیش از نزول بلا و مصیبتی، هر شخص پیوسته در دعاهای خود از خداوند بخواهد که آنان را از او و زندگیاش دور سازد.
خداوند عیسی مسیح در باغ جتسیمانی، با علم به این که لحظة تجربة دردناک و مصیبت برای شاگردانش نزدیک است، از آنان خواست تا با او به دعا بمانند که به تجربه نیفتند؛ امّا خواب غفلت چشمانشان را ربود و به خواب رفتند و در فردای آن روز همه به تجربهای بسیار سخت افتادند و خداوند را رها کردند.
«39و بر حسب عادت بیرون شده، به کوه زیتون رفت و شاگردانش از عقب او رفتند.40و چون به آن موضع رسید، به ایشان گفت: دعا کنید تا در امتحان نیفتید.41و او از ایشان به مسافت پرتاپ سنگی دور شده، به زانو در آمد و دعا کرده، گفت:42ای پدر اگر بخواهی این پیاله را از من بگردان، لیکن نه به خواهش من بلکه به ارادة تو.43و فرشتهای از آسمان بر او ظاهر شده، او را تقویت مینمود.44پس به مجاهده افتاده، به سعی بلیغتر دعا کرد، چنان که عرق او مثل قطرات خون بود که بر زمین میریخت.45پس از دعا برخاسته، نزد شاگردان خود آمده، ایشان را از حزن در خواب یافت.46به ایشان گفت: برای چه در خواب هستید؟ برخاسته، دعا کنید تا در امتحان نیفتید» ( لوقا 22 : 39 - 46 )!
این قطعاً باید یکی از تلخترین تجربیّات شاگردان بوده باشد. زیرا همة آنان این فیض را از دست دادند تا در فردای آن روز با خداوند در فردوس باشند و این فیض را یک دزد یافت که اوّلین کسی باشد که با خداوند وارد فردوس او گردد. یک شب در دعا نبودند، یک وعده دعا نکردند، یک خواب خوش، تمام آن شاگردان را وارد سالها دورة جفا، دربدری و زجرها و مرگهای هولناک گردانید. هر چند برگزیدة خداوند بودند و برای گسترش ملکوت خداوند تمام زجرها را کشیدند.
امّا این تجربهای شد برای کلیسای آینده که از آن به بعد هوشیارتر عمل کردند. در کتاب اعمال رسولان باب 12، یک صحنه از عملکرد عالی کلیسا را میبینید که چگونه حسب دعای مسیحیان در هنگام وقوع بلا و مصیبتی خداوند فرشتهاش را به صحنه فرستاد تا کلیسا را امداد کند.
«1و در آن زمان هیرودیسِ پادشاه، دست تطاول بر بعضی از کلیسا دراز کرد2و یعقوب برادر یوحنّا را به شمشیر کشت.3و چون دید که یهود را پسند افتاد، بر آن افزوده، پطرس را نیز گرفتار کرد و ایّام فطیر بود.4پس او را گرفته، در زندان انداخت و به چهار دسته رباعی سپاهیان سپرد که او را نگاهبانی کنند و اراده داشت که بعد از فِصَح او را برای قوم بیرون آوَرَد.5پس پطرس را در زندان نگاه میداشتند. [ به این قسمت خوب دقّت کنید. ] امّا کلیسا به جهت او نزد خدا پیوسته دعا میکردند.6و در شبی که هیرودیس قصد بیرون آوردن وی داشت، پطرس به دو زنجیر بسته، در میان دو سپاهی خفته بود و کشیکچیان نزد درِ زندان را نگاهبانی میکردند.
[ حال کلیسا برای پطرس در دعا است، و خداوند چگونه به دعاهای آنان پاسخ داد؟ ]7ناگاه فرشتة خداوند نزد وی حاضر شد و روشنی در آن خانه درخشید. پس به پهلوی پطرس زده، او را بیدار نمود و گفت: به زودی برخیز. که در ساعت زنجیرها از دستش فرو ریخت.8و فرشته وی را گفت: کمر خود را ببند و نعلین برپا کن. پس چنین کرد و به وی گفت: ردای خود را بپوش و از عقب من بیا.9پس بیرون شده، از عقب او روانه گردید و ندانست که آن چه از فرشته روی نمود حقیقی است بلکه گمان برد که خواب میبیند.10پس از قراولان اوّل و دوّم گذشته، به دروازة آهنی که به سوی شهر میرود رسیدند و آن خود به خود پیش روی ایشان باز شد؛ و از آن بیرون رفته، تا آخر یک کوچه برفتند که در ساعت فرشته از او غایب شد.11آنگاه پطرس به خود آمده گفت: اکنون به تحقیق دانستم که خداوند فرشتة خود را فرستاده، مرا از دست هیرودیس و از تمامی انتظار قوم یهود رهانید.12چون این را دریافت، به خانة مریم مادر یوحنّای ملقّب به مرقس آمد و در آن جا بسیاری جمع شده، دعا میکردند» ( اعمال رسولان 12 : 1 - 12 ).
صحنة بسیار تکان دهندة این واقعه در لحظهای است که پطرس به خانة مریم مادر یوحنّای میرود. کتاب مقدّس میگوید که آنان همچنان در دعا بودند.
متأسّفانه امروزه در بسیاری از کشورهای آسیایی و آفریقایی به طرز وحشتناکی به مسیحیان جفاها میرساند؛ و جای افسوس دارد بسیار کم دیده شده که کلیسا برای خادمین در جفا، یا اعضای در جفای خود بخواهند این چنین در دعا بمانند تا خداوند حسب دعاهای آنان امدادی بفرستد. با این که در عهد عتیق نیز نمونههای بسیار زیادی از قدرت دعا برای برگرداندن مصیبتها داریم، امّا کلیساهای پر ادّعا هنوز در این مواقع کاملاً در خواب غفلتی مانند باغ جتسیمانی قرار دارند.
در چنین مواقعی یک نوبت دعا در هفته و یا در روز حتّی کفایت نمیکند بلکه کلیسا میبایست تا حصول نتیجه در دعا بماند. امّا از این نیکوتر آن است که هر فرد ایماندار مسیحی هر روزه و در نوبتهای دعای خود برای خودش و تمام کلیسای خداوند در دعا باشد تا بلا و مصیبتی بر آنان حادث نگردد.
طلب دعا برای خادمین کلیسا:
پولس رسول میفرماید: «25اي برادران، براي ما دعا كنيد» ( اوّل تسالونیکیان 5 : 25 ). او از کلیسا استدعا دارد تا خادمین خداوند را در دعاهای خود به یاد بیاورند. همیشه خادمین کلیسا مورد حملات شدید نیروهای شرارت قرار دارند. زمانی یک تجمّع کلیسایی به فروپاشی میرسد که خادمینِ در رأسِ آن از جایگاه عدالت خود سقوط کرده باشند.
این از اهداف شیطان بوده که با خراب نمودن چهرة خدّام خدا آنان را بیاعتبار و از بدنة کلیسا غربال نماید تا گلّة خداوند را نابود سازد. خود خداوند عیسی مسیح در خصوص این مهم برای شمعون پطرس آشکار ساخت که چگونه در تیررس حملات شریران قرار دارند: «31پس خداوند گفت: اي شمعون، اي شمعون، اينك شيطان خواست شما را چون گندم غربال كند،32ليكن من براي تو دعا كردم تا ايمانت تلف نشود و هنگامي كه تو بازگشت كني برادران خود را استوار نما» ( لوقا 22 : 31 - 32 ).
خداوند عیسی مسیح از دعا برای رسولانش هیچگاه دریغ نکرد و به این گونه به ما میآموزد که کلیسا نیز نباید لحظهای از دعا کردن برای خدّام او غافل شوند.
پولس رسول در این ارتباط به موضوع دیگری نیز اشاره میکند. او با بیان این که: «3دربارة ما نيز دعا كنيد كه خدا درِ كلام را به روي ما بگشايد تا سر مسيح را كه به جهت آن در قيد هم افتادهام بگويم» ( کولسیان 4 : 3 ). به کلیسا میآموزد که خدّام کلام خداوند برای این در کلیسا برانگیخته میشوند که گرسنگان و تشنگانی در کلیسا وجود دارند که مشتاق و نیازمند دانش کلام خدا هستند.
اگر کلیسایی نباشد، وجود هر خادمی بیمعنی است. مثلاً هیچ کس نمیتواند شبان یا معلّم خود و نهایتاً خانة خود باشد، بلکه هر خدمتی در ارتباط با کلیسا معنی مییابد. لذا اگر کلیسایی تشنة دانستن کلام خدا باشد، خدا اسرارش را از سوی خدّام برگزیدهاش جاری میسازد.
دعا برای خدّام کلیسا میبایست یکی از واجبات روزانة هر فرد مسیحی باشد. بودن خادمی امین و عادل و با مسح خداوند نه تنها کلیسا را با قوّت به سوی ملکوت به پیش میبرد بلکه کلیسا را از حملات و دسیسههای شیطان آگاه و محفوظ نگه میدارد.
به قول پولس رسول: «1خلاصه اي برادران، براي ما دعا كنيد تا كلام خداوند جاري شود و جلال يابد چنان كه در ميان شما نيز؛2و تا از مردم ناشايستة شرير برهيم زيرا كه همه را ايمان نيست» ( دوّم تسالونیکیان 3 : 1 - 2 ).
طلب سلامتی برای دردمندان:
هر انسانی این را خوب میداند که اگر دردی بر هر عضوی از بدن واقع شود تمام بدن انسان در التهاب و رنج فرو خواهد رفت؛ و در نهایت بدن نمیتواند در توانایی کامل خود استوار و کارایی داشته باشد.
کلیسا نیز بدن روحانی خداوند عیسی مسیح است. حال اگر هر عضوی در این کلیسا دچار درد و آلامی قرار گیرد قطعاً تأثیرات آن میتواند کل کلیسا را ملتهب کند.
محبّتی که در وجود ایمانداران حقیقی از سوی خداوند قرار داده شده، یک حس زیبای همدردی را که همراه با رنج عمومی است، غالباً در کلیّت کلیسا بر میانگیزد. هرگز یک ایماندار مسیحی نمیتواند بیتفاوت از غمها و رنجهای دیگران بگذرد. پس بسیار نیکوتر است، تا هر شخصی، پیش از فرود آمدن رنجشی بر هر عضوی از کلیسا، پیوسته و هر روزه در دعاهای خود برای تک تک اعضای کلیسایی که میشناسد، دعا کند و نام او را در آسمان خدا بلند نماید.
نمیخواهم از این راز نیز بیخبر باشید! کسانی که پیوسته برای دیگران دعا میکنند، در صورت لزوم و ارادة خدا برای منطقه و کلیسایی، بهترین گزینهها برای دریافت عطیّة شفاها و عطیة ایمان هستند. و حتّی چنان چه خدا برای کلیسایی چنین عطایایی نخواهد، امّا در وقت ضرورت و مواقع خاص به دعاهای چنین اشخاصی در حق دیگران آمین خواهد گفت.
طلب خدمتگزاری و دریافت عطایای سماوی:
خدمتهای خاص و کهانتی را خود خدا انتخاب میکند و غالباً برخی از خدمتهای خیلی خاص مانند خدمت رسولان و انبیا، از پیش از تولّد کسی در نظر خدا مقرّر شده است و در زمان بلوغ شخص در کلیسا آشکار و عیان میگردد؛ امّا کلیسا که بدن خداوند است دارای جایگاههای خدمتی بسیاری است، که هر کسی میتواند با نشان دادن شایستگی خود به خداوند پس از مدّتی از سوی او مسح خدمتی را دریافت نماید.
اشعیای نبی در خصوص یکی از رسالتهایش که از خداوند دریافت نموده چنین شهادت میدهد: «8آنگاه آواز خداوند را شنیدم که میگفت: که را بفرستم و کیست که برای ما برود؟ گفتم: لبیک مرا بفرست.9گفت: برو و به این قوم بگو ...» ( اشعیا 6 : 8 - 9).
خداوند هیچگاه دل مشتاقی را که برای خدمت به او تلاش میکند، نادیده نمیگیرد؛ امّا هزار افسوس، بسیاری فقط اشتیاق را نشان میدهند و هیچ توجّهای به تأیید شدن از خداوند نمیکنند. اینان چون طالب اجازه و مسح خداوند نیستند برای همیشه در جایگاه خادمی کاذب قرار میگیرند.
اشتیاق و حرکت فقط باید باعث آن شود تا شخص در نظر خداوند مورد پسند آید و تا زمان دریافت مسحی آسمانی نباید هیچ شخصی بر هیچ یک از مسندهای کهانتی مانند رسولان و انبیا و شبانان و معلّمان و ... تکیه بزند و یا حتّی مدّعی آن بشود؛ زیرا هر ادّعایی بدون مسح آسمانی او را برای همیشه در جایگاه کاذب و مغضوب خداوند قرار خواهد داد.
پس همان گونه که هر عضوِ بدنی را کار و وظیفهای هست، هر فرد ایماندار به مسیح نیز باید دارای نقشی در کلیسا باشد تا بتواند ثمر آورده و وارد ملکوت گردد. عروس مسیح، حتماً باید دارای خدمتی در کلیسا باشد. از این روی پیوسته و هر روزه علاوه بر نشان دادن اشتیاق و استعدادهای خود به خداوند، به غیرت در دعاهای روزانة خود از او استدعا کنید تا شما را در بدن روحانی خود یعنی کلیسا به خدمت بگیرد و تأیید نماید.
طلب روزیِ روزانه از خداوند:
بدن انسان برای سر پا ایستادن و سلامتی نیازمند به تغذیّه و تقویت دارد. هرگاه بدن در رنجش باشد روح نیز ملتهب میگردد. شنیدهاید که میگویند، فقر انسان را از خدا دور میکند؟ هر چند این سخن نمیتواند به غایت درست باشد، امّا آن چه در دنیا مشخّص است بیتأثیر هم نمیباشد.
در هر صورت بدن انسان به گونهای ساخته شده که محتاج به خوراک است. امّا آن چه امروزه در زمین جاری است نفوذ شیطان و دستاندازی او بر تمام دنیا است و او است که از دنیا به پیروان خود نصیب فراوان میدهد و هر کسی طالب چیزی از دنیا باشد جز به طُرُق شریران به آنها دست نمییابد. برای همین یعقوب به طالبان دنیا زانیات میگوید و در حق دنیا میفرماید: «4ای زانیات، آیا نمیدانید که دوستیِ دنیا، دشمنی خدا است؟ پس هر که میخواهد دوست دنیا باشد، دشمن خدا گردد» ( یعقوب 4 : 4 ).
حال نیاز ضروری انسان و وضعیّت وخیم دنیای در گناه امروزی، انسان را به چالشی بسیار بغرنج کشانیده. خداوند عیسی مسیح با آگاهی کامل از این وضعیّت در آموزة دعای خود معروف به دعای ربّانی به شاگردان خود این مهم را گوشزد نموده و راهکاری ارائه میدهد؛ او با بیان این نکته از شاگردانش میخواهد پیوسته برای روزی روزانة خود به این گونه در دعا بوده: «11نان کفاف ما را امروز به ما بده» ( متّی 6 : 11 ).
اگر خوب به این آموزه نگاه کنید، خداوند روی طلب را به سوی پدر آسمانی برده که صاحب حقیقی تمام جهان هستی است. او میآموزد که با چنین دعا نمودن علاوه بر این که نیاز انسان در مسیر درستی از خدا قرار میگیرد، دست شیطان نیز کوتاه میگردد.
در این آموزه حتّی یاد میدهد که چیزی بیشتر از نیاز هر روزتان را طلب نکنید که بیش از آن طمع خواهد بود و شخص طمّاع وارد ملکوت نخواهد شد.
لذا هر روزه در دعاهایتان فقط از پدر آسمانی طلب روزی خود را نموده، تا آن چه به شما میرسد بدون دستاندازی شریران باشد. بهترین زمان برای چنین دعایی در نوبت اوّل دعاهای روزانه است که به جهت کسب روزی پی کار میروید.
دعا برای ایمانداران:
دعا برای ایمانداران یکی از کارهایی بود که همیشه خداوند عیسی مسیح برای دیگران، حتّی کلیسای آیندة خود داشته. همان گونه که هر پدر خانوادهای با دیدن تلاش و وساطت و شفاعت فرزندانش در حق یک دیگر بسیار خرسند و به وجد میآید، بسیار بیشتر پدر آسمانی ما از دعاهای فرزندانش در حق یک دیگر خشنود میگردد.
در یک خانواده شاید برای مقطعی یکی از فرزندان از چشم پدر و نگاه مهربان او دور گردد، امّا همیشه وساطت سایر فرزندان در حق فرزند دور افتاده در بسیاری از تصمیمات پدر تأثیرگذار میباشد. دقیقاً چنین وضعیّتی میتواند برای کلیسا و فرزندان خدا نیز صدق کند.
کلیسا میبایست آن چنان در محبّت به یک دیگر نگاه و رفتار کند که هر نیکویی از پدر آسمانی برای آنان جاری گردد. در حکایت سامری نیکو، خداوند عیسی مسیح با پرسشی از یکی از فقهها به اهمیّت محبّت در حق همسایگان خود اشاره میکند و این مهم را یکی از شروط وارد شدن به ملکوت اعلام میکند: «25ناگاه یکی از فقهها برخاسته، از روی امتحان به وی گفت: ای استاد چه کنم تا وارث حیات جاودانی گردم؟26به وی گفت: در تورات چه نوشته شده است و چگونه میخوانی؟27جواب داده، گفت: این که خداوند خدای خود را به تمام دل و تمام نفس و تمام توانایی و تمام فکر خود محبّت نما و همسایة خود را مثل نفس خود.28گفت: نیکو جواب گفتی. چنین بکن که خواهی زیست» ( لوقا 10 : 25 - 28 ).
همسایه به معنی کسی است که با شما زیر یک سایه قرار میگیرد، مانند همسایگان یک ساختمان یا یک کوچه که دارای یک نام مشخّص هستند. در قوم اسرائیل نیز همة دوازده سبط اسرائیل و کسانی که زیر سایة نام یهوه بودند و اعمال او را به جا میآوردند، همسایه محسوب میشدند.
امروزه نیز تمام کلیساها که زیر نام خداوند عیسی مسیح هستند، حکم همان همسایهای را دارند که خداوند عیسی مسیح میفرماید. حال دعا در حق همسایگانِ خود، یعنی کسانی که در نام خداوند عیسی مسیح زندگی میکنند، به عبارتی کلیسای مقدّس خداوند، کوچکترین محبّتی است که کسی میتواند در حق دیگران داشته باشد، و متعاقب آن در خداوند زیست نماید.
یوحنّای رسول در انجیل خود به صحنهای از دعای خداوند عیسی مسیح در حق کلیسا و آیندگان اشاره دارد، که بسیار جالب و آموزنده است که چگونه برای این بدن روحانی خداوند باید دعا کنیم: «20و نه برای اینها فقط سؤال میکنم، بلکه برای آنها نیز که به وسیلة کلام ایشان به من ایمان خواهند آورد.21تا همه یک گردند چنان که تو ای پدر، در من هستی و من در تو، تا ایشان نیز در ما یک باشند تا جهان ایمان آرد که تو مرا فرستادی.22و من جلالی را که به من دادی به ایشان دادم تا یک باشند چنان که ما یک هستیم.23من در ایشان و تو در من، تا در یکی کامل گردند و تا جهان بداند که تو مرا فرستادی و ایشان را محبّت نمودی چنان که مرا محبّت نمودی.
24ای پدر میخواهم آنانی که به من دادهای با من باشند در جایی که من میباشم تا جلال مرا که به من دادهای ببینند، زیرا که مرا پیش از بنای جهان محبّت نمودی.25ای پدر عادل، جهان تو را نشناخت، امّا من تو را شناختم؛ و اینها شناختهاند که تو مرا فرستادی.26و اسم تو را به ایشان شناسانیدم و خواهم شناسانید تا آن محبّتی که به من نمودهای در ایشان باشد و من نیز در ایشان باشم» ( یوحنّا 17 : 20 - 26 ).
خداوند در تمام امتیازاتی که از پدر آسمانی یافته، پیروان خود را نیز با خود سهیم ساخت. این نمونهای است برای ما تا در تمام نیکوییهایی که از پدر دریافت میکنیم در حق دیگران نیز دعا کنیم تا شایستة دریافت آنها از پدر آسمانی گردیم.
نظرات
ارسال یک نظر