اصول دعای پسندیده خدا
اصول دعای پسندیده خدا
اگر به تورات موسی و صحف انبیا خوب دقّت کنید، با خدایی مواجه میشوید که آدابدان، مقرّراتی، دارای تشریفات و رسوم خاص به خود میباشد، که در انجام آنها بسیار جدی و سختگیر و شدیداً به قوم خودش حکم و سفارش نموده تا در خصوص احکام کلامش، رعایت رسوم منصوب شده، و ادای تشریفات مقرّر جدی باشند، و نیز از سویی دیگر با متخلّفان، بدون کوچکترین اغماضی برخورد نموده است.
خدا در کوه سینا به قوم خود شریعت را داد که متشکّل از مجموعة قوانین و احکام مقرّری بوده که میبایست بدون حتّی کوچکترین سهل انگاری در سر وقت و دقیقاً مطابق کلام خدا به انجام میرسید. علاوه بر این احکام و قوانینی نیز برای کاهنان و لاویان که خدمتگزاران خیمة اجتماع و قدسالاقداس بودند وضع نمود.
خدا برای ساخت خیمة اجتماع و قدسالاقداس، و تمام اساس داخل آن مانند تخت رحمت، تابوت عهد، جنس و شکل خیمهها، ظروف و اشیای خیمهها، مذبح و ...، دستوراتی داد که گویای جنس تک تک آنها، چگونگی و چه شکلی ساخت آنها، کجا قرار دادنشان و موارد دیگر بوده است.
و باز با چنان دقّتی برای لباس کاهنان که از چند تکّه تشکیل میشد و هر کدام میبایست از چه جنسی بوده و شکل پوشاک و حمایلهایی که میبایست با خود حمل میکردند چگونه و چه شکلی باشند گرفته تا موارد دیگر، دستورات دقیقی داده بود که میبایست بدون کم و کاست اعمال میگردید.
همچنین خداوند یک نظم و ترتیب خاص برای هر امری مقرّر فرمود که با آدابی دقیق برای کاهنان و لاویان و قوم مرتّب شده بود که تخطّی از آن جرم محسوب میشد و مجازات مربوط به خودش را داشت. مثلاً: «8در آن وقت خداوند سبط لاوی را جدا کرد، تا تابوت عهد خداوند را بردارند، و به حضور خداوند ایستاده، او را خدمت نمایند، و به نام او برکت دهند، چنان که تا امروز است» ( تثنیّه 10 : 8 ).
هیچ کس غیر از لاویان حق نداشتند به تابوت عهد دست بزنند و حتماً میبایست بر دوش لاویان حمل میشد و اگر کسی به غیر از لاویان به تابوت عهد دست میزد، هلاک میگردید؛ در کتاب مقدّس با اتّفاقی مواجه میشوید که مربوط به چند قرن بعد در زمان داوود پادشاه است، زمانی که داوود قصد داشت تا تابوت عهد خداوند را به شهر خود منتقل کند.
«1و داوود بار دیگر جمیع برگزیدگان اسرائیل، یعنی سی هزار نفر را جمع کرد.2و داوود با تمامی قومی که همراهش بودند برخاسته، از بَعْلی یهودا روانه شدند تا تابوت خدا را که به اسم، یعنی به اسم یهوه صوااُت که بر کرّوبیان نشسته است، مسمّی میباشد، از آن جا بیاورند.3و تابوت خدا را بر ارّابهای نو گذاشتند و آن را از خانۀ ابیناداب که در جِبْعَه است، برداشتند، و عُزَّه و اَخِیو، پسران اَبیناداب، ارّابۀ نو را راندند.4و آن را از خانۀ ابیناداب که در جِبْعَه است، با تابوت خدا آوردند و اخیو پیش تابوت میرفت.5و داوود و تمامی خاندان اسرائیل با انواع آلات چوب سرو و بربط و رُباب و دف و دُهُل و سنجها به حضور خداوند بازی میکردند.6و چون به خرمنگاه ناکون رسیدند، عُزَّه دست خود را به تابوت خداوند دراز کرده، آن را گرفت زیرا گاوان میلغزیدند.7پس غضب خداوند بر عُزَّه افروخته شده، خدا او را در آن جا به سبب تقصیرش زد، و در آن جا نزد تابوت خدا مرد» ( دوّم سموئیل 6 : 1 - 7 ).
عُزَّه که قصد نیکویی داشت تا مانع افتادن تابوت عهد شود، امّا چون اجازة لمس تابوت عهد را نداشت و بیآدابی نمود، با آن که سالها از فرمان خدا مبنی بر دست نزدن هیچ کسی غیر از لاویان به تابوت عهد میگذشت، خدا حکم خود را فراموش نکرد و عُزَّه را سخت تنبیه نمود و جانش را در دم گرفت.
عُزَّه فقط شخصی از قوم خداوند بود، هر چند او قصد و نیّت نیکی داشت، امّا به دلیل بیآدابی که نمود سخت مورد غضب خدا قرار گرفت تا نمونهای باشد برای آیندگان ( خصوصاً عصر حاضر )؛ در کتاب مقدّس میبینیم که خداوند حتّی از بیتوجّهای در انجام رسوم و آداب مقرّر شده، از خطای خاصان خود نیز نمیگذرد. یک نمونة تکان دهندة دیگر تخطّی دو پسر هارون که از کاهنان قدسالاقداس بودند، میباشد.
ناداب و ابیهو دو پسر هارون، با آن که از کاهنان بودند، امّا وقتی خارج از آداب به حضور خداوند در قدسالاقداس نزدیک میشوند و سر به داخل خیمه میبرند، خداوند در دم جان آنان را هلاک میکند: «1و ناداب و ابیهو پسران هارون، هر یکی مجمرۀ خود را گرفته، آتش بر آنها نهادند. و بخور بر آن گذارده، آتش غریبی که ایشان را نفرموده بود، به حضور خداوند نزدیک آوردند.2و آتش از حضور خداوند به در شده، ایشان را بلعید، و به حضور خداوند مردند» ( لاویان 10 : 1 - 2 ).
کتاب مقدّس به صراحت به ما میآموزد که به حضور خداوند نمیتوان به ناشایستگی حاضر شد و به بهانة فیضی که از خداوندمان عیسی مسیح یافتهایم، هر ناراستی و ناپاکی را در حق او روا داریم. متأسّفانه در کمال بیشرمی هنوز دیده میشود خیلی از معلّمین کذبه و نادان، حسب جهل خود با بهانه قرار دادن این که خدا محبّت است و کاری به این چیزها ندارد و ما دیگر در شریعت زندگی نمیکنیم و دهها ادلّة پوچ و ضد کتاب مقدّسی دیگر، کلیسا را به سمت رجاسات و دوری از خدا کشاندهاند. ثمرة این همه انحرافات، شده دوری از خدا و جدایی افراد بیشماری از کلیسای حقیقی، و تشکیل فرقههای منحرفی که ربطی به بدن خداوند عیسی مسیح ندارند.
آیا دعا کردن نیز با هر عنوان و لحن و پوشش و شکل و طریقی صحیح است؟ قطعاً نخیر! بلکه در خیلی از شرایط: اشتباه، اهانت آمیز، کریه، ناشایست، بیتأثیر و حتّی اثرات معکوس به همراه دارد. هر ایماندار مسیحی میبایست با چهار اصل بنیادی برای دعا نمودن آشنا بوده و آنها را در زندگی روزانه خود لحاظ دارد. که به تشریح آنها میپردازیم.
1. قالب دعای مسیحی؛
2. آداب شایستة دعا؛
3. دعای در وقت درست؛
4. زمان بندی برای دعا؛
نظرات
ارسال یک نظر