شکلهای دعا


شکلهای دعا

ارتباط با خدا

دعا در مسیحیّت به دور از هر گونه تکرار یک سری جملات از پیش تعیین شده است. دعا، سخنِ دل ایماندار در همان لحظه و خطاب به خدای پدر است به دور از هر گونه الفاظ کلیشه‌ای و مرتّب شده. دعا باید وصف حال آن لحظة شخص باشد، نه حسب انجام یک وظیفه، مجبور به زبان آوردن جملاتی باشد که هیچ نیازی به بیان آنها ندارد. به زبان ساده‌تر، صحبت فرزندی با پدرش باشد.

دعا می‌تواند پیرامون موضوعات مختلفی باشد امّا عموماً کل این موضوعات را می‌توان در سه دسته قرار داد:

1.     دعای پرستشی؛

2.     دعای شکرگزاری؛

3.     دعای حاجتی؛

هر شکلِ از این دعاها تأثیرات فوق‌العاده‌ای در زندگی یک ایماندار دارد به شرط آن که از جایگاه درست بلند شود، به سمت درست فرستاده شود، و درست گفته شود، که در بخشهایی به صورت دقیق به این موارد خواهیم پرداخت. امّا اکنون لازم است تا بدانید که هر شکل از این دعاها چه ویژگیها و تأثیراتی برجای می‌گذارد.

 

دعای پرستشی:

دعای پرستشی یک نوع دعای توصیفی در مدح و ستایش خدا است. این نوع دعا عالی‌ترین و قدرتمندترین شکل دعاها است. در دعای پرستشی شخص تمام ارادت و محبّت خود را در زیباترین جملاتِ توصیفی در حق خداوند نثار او می‌کند، بدون آن که هیچ توقّعی داشته باشد.

بسیاری از نوایمانان گله‌مندند که کلاً نمی‌توانند بیشتر از چند دقیقه دعا کنند و جملات خوبی که برای پرستش خدا وجود دارد هم زود تمام می‌شود. این تفکّر متعلّق به امّتها است که یاد گرفتند، عبادات خود را در یک قالب کلیشه‌ای و بی‌احساس، حسب اجبار برای مدّتی معیّن به خدا عرضه نمایند. نوایمانان چون هنوز نیاموختن که دعا از منظر مسیحیان به چه شکلی است، سعی دارند حسب همان آموخته‌های گذشتة خود به پیش بروند.

برای کسانی که مشتاق داشتن یک رابطة عمیق و پر احساس با خداوند هستند در مزمور 96 می‌توانند آموزه‌ای را ببینند که عالی‌ترین شکل پرستش را در اختیار آنان قرار می‌دهد.

«1یهوه را سرود تازه بسرایید! ای تمامی زمین خداوند را بسرایید!2خداوند را بسرایید و نام او را متبارک خوانید! روز به روز نجات او را اعلام نمایید.3در میان امّتها جلال او را ذکر کنید و کارهای عجیب او را در جمیع قومها.4زیرا خداوند عظیم است و بی‌نهایت حمید. و او مهیب است بر جمیع خدایان.5زیرا جمیع خدایانِ امّتها بتهایند، لیکن یهوه آسمانها را آفرید.6مجد و جلال به حضور وی است و قوّت و جمال در قدس وی.7ای قبایل قومها خداوند را توصیف نمایید! خداوند را به جلال و قوّت توصیف نمایید!8خداوند را به جلال اسم او توصیف نمایید! هدیه بیاورید و به صحنهای او بیایید!

9خداوند را در زینت قدّوسیّت بپرستید! ای تمامی زمین از حضور وی بلرزید!10در میان امّتها گویید خداوند سلطنت گرفته است. ربع مسکون نیز پایدار شد و جنبش نخواهد خورد. قومها را به انصاف داوری خواهد نمود.11آسمان شادی کند و زمین مسرور گردد. دریا و پری آن غرّش نماید.12صحرا و هر چه در آن است، به وجد آید. آنگاه تمام درختان جنگل ترنّم خواهند نمود13به حضور خداوند زیرا که می‌آید، زیرا که برای داوری جهان می‌آید. ربع مسکون را به انصاف داوری خواهد کرد و قومها را به امانت خود» ( مزامیر 96 : 1 - 13 )

در آیة 1 این سرود، مزمورسرا تمام اهل زمین را به پرستش خدا دعوت می‌کند. در آیة 2 سفارش می‌کند که هر روزه مژدة نجات خدا یعنی بشارت انجیل را به دیگران اعلام کنید که خداوند این کار را به منزلة پرستش خود می‌داند. و در آیة 3 دو سفارش که از شیوه‌های پرستشی است را ذکر می‌کند که اوّلی، جلال یعنی ستودن شکوه قدّوسیّت خدا است و دیگری بیان کردن کارهای عجیب و عظیم خداوند است.

پرستش خدا فقط ستودن وجود او نیست، بلکه به زبان آوردن کارهای او، خلقت و صنعت دستان او، تعریف و توصیف هنر دستان او نیز یکی از عالی‌ترین شکلهای پرستش است. همیشه تعریف از یک شخص منحصر به قد و قامت و زیبایی و شیک‌پوشی او نیست، بلکه به مراتب بسیار بیشتر وصف خصایص او، هنرهای او، تواناییهای او، دانش او، و کلاً هر چیزی که او را بزرگ و برتر جلوه می‌کند، است.

خداوند را در کارهای او باید ستایش نمود چنان که فرشتگان در آسمان نیز این گونه می‌کنند: «5و آسمانها کارهای عجیب تو را ای خداوند تمجید خواهند کرد و امانت تو را در جماعت مقدّسان» ( مزامیر 89 : 5 ). با ستایش کارها و خلقت خدا نه تنها به راحتی می‌توان ساعتها با لذّت پرستش نمود و چیزی برای گفتن کم نیاورد یا به تکرارِ مکرّرات نیفتاد؛ بلکه بسیار نیکوتر می‌توان نظر خدا را به خود جلب نمود. کدام هنرمند است که از تجلیل هنر خود مسرور نگردد و به تمجیدهای گویندة خود گوش نگیرد؟

هر آیه‌ای از مزمور 96 آموزه‌ای ارزشمند از چگونگی پرستش نیکو را به انسانها می‌آموزد، امّا به طور خاص در این جایگاه منظور نظر بیشتر بر روی آیة 7 می‌باشد که به ما می‌آموزد عالی‌ترین شکل دعا، همانا دعای پرستشی است و نیکوترین شیوة پرستش، توصیف شکوه قدّوسیّت خدا با ذکر توانایی و دانش و هنر خلقت او است: «7ای قبایل قومها خداوند را توصیف نمایید! خداوند را به جلال و قوّت توصیف نمایید!» قوّت به معنی همة آن چیزی است که خدا از خود آشکار نموده است.

هر ایمانداری در وهلة اوّل باید این را بداند که خداوند به هیچ وجه محتاج و نیازمند پرستشهای ما نیست، و یا آن گونه که به نادرستی گفتند، دعا و عبادت ثواب دارد، چنین نیست بلکه سخنی دروغ و فریبکارانه می‌باشد؛ دعا و پرستشهای ما در حقیقت بهانه‌ای است برای اتّصال ما به خدا تا بتوانیم پیوسته زیر نگاه او باشیم، تا به واسطة نگاه خداوند از بسیاری خطرات و بلایا محفوظ مانده و در عوض برکات زیادی را از او دریافت کنیم.

حال دعای پرستشی چه تأثیرات شگفت انگیزی دارد؟ بگذارید این را با مثالی باز کنم؛ شما به یک گالری نقّاشی می‌روید، جلوی تابلویی می‌ایستید که هنر و زیبایی آن چشم شما را گرفته، شما می‌توانید از کنار آن به سادگی عبور کنید، امّا اگر بمانید و شروع به تعریف و تمجید از هنر به کار رفته در آن تابلو و نبوغ نقّاش آن کنید چه اتّفاقی خواهد افتاد؟

خالق آن اثر وقتی صدای تمجید و ستایش شما را بشنود به سمت شما متمایل می‌شود، وقتی آن همه اشتیاق شما را نسبت به اثرش ببیند با شما وارد مکالمه می‌شود، او نیز با شوق تمام اسرار آن اثرش را برای شما آشکار می‌کند، که با چه ایده و انگیزه‌ای شروع به ایجاد آن نقش کرده، چه رازی در پس آن نقش وجود دارد، و برای شکل دادن به آن، از چه بوم نقّاشی و رنگهایی استفاده کرده و در چه مدّت زمان و در چه شرایطی به کار ادامه داده؛

در تمام مدّت زمانی که شما در حضور خالق آن اثر با فروتنی به کلام او گوش می‌دهید، زیر نگاه و الطاف خاص او قرار دارید و این شاید مقدّمه‌ای برای یک ارتباط عمیق‌تر و صمیمی‌تر نیز برای شما بشود چنان چه به آن مبادرت نمایید، و این همه به خاطر ستایش از هنر دستان او، نصیب شما شده است.

ارتباط با خدا از طریق دعای پرستشی نیز دقیقاً به همین شکل است. جهان هستی هنر دستان خدا است، شما می‌توانید تنها یک نظاره‌گرِ آن باشید، یا یک ستایشگرِ پیوستة آن، و آن نقّاش خداوند است. وقتی به ستایش از او می‌پردازید روی خدا به سمت شما مایل می‌شود، اگر بمانید و ادامه بدهید به شما نزدیک می‌شود، اگر از او بپرسید او اسرار جهان را برایتان بازگو می‌کند. چنان که برای رسولانش می‌کند، و این دقیقاً آن مکان امنی است که اگر کسی در آن بماند و خارج نشود، فریب و لغزش نخواهد خورد. و هر چه قدر این ارتباط را مکرّر و پیوسته داشته باشد به زودی با او وارد یک آشنایی عمیق و ارتباط پیوستة دو طرفه خواهد شد.

امّا آیا همه‌اش همین است؟ اوه نه! شخص تا زمانی که زیر نگاه خدا و کلام او قرار دارد، هرگز لغزش نخواهد خورد. اگر فوجی از شریران قصد او کنند، جرأت ندارند تا زمانی که زیر نگاه خداوند است به او نزدیک شوند. خداوند او را از تمام دامها خواهد رهانید و در دستان خود خواهد گرفت. دعای پرستشی شخص را عزیز و محبوب و زیر نگاه خدا می‌گرداند، دقیقاً چیزی که هر ایماندار مسیحی به چنین ارتباطی نیاز حیاتی دارد.

 

دعای شکرگزاری:

شکل دیگری از دعاها، دعای شکرگزاری است. شکرگزاری نشان دهندة سپاسگزاری، قدردانی و اجر نهادن به کسی است که نسبت به شما مهربانی و بخششی داشته است. در تمام جهان هستی هیچ کس سزاوارتر از خداوند نیست که شایستة اکرام و شکرگزاری باشد؛ فقط کافی است به آن چه خداوند برای شما نموده، و آن چه هستید، نیک بنگرید تا ببینید مورد چه محبّت بی‌حد و اندازه‌ای از سوی او قرار گرفتید.

مزمورسرا سفارش می‌کند که: «31پس خداوند را به سبب رحمتش تشکّر نمایند و به سبب کارهای عجیب او با بنی‌آدم» ( مزامیر 107 : 31 ). او به ما دو نکتة مهم را یادآوری می‌کند که شایسته است در شکرگزاریهای خود به حضور خداوند پیوسته به یاد بیاوریم.

اوّل رحمتش که به واسطة خون خداوند عیسی مسیح نصیب ما شد، و دوّم به جهت کارهای عجیب و شگفت انگیزش در خلقت جهان هستی که باز برای ما و نصیب ما گردیده.

 امّا این را بدانید که شکرگزاری از خداوند یک فریضه و عبادت نیست، بلکه باید با شناختی عمیق از محبّتها و مهربانیهای خدا باشد که با حسی لطیفِ درونی و لبریز از قدردانی و با تمام وجود تقدیمِ خداوند گردد.

هر انسانی آن قدر مورد لطف و بخششهای خداوند بوده و هست که اگر انصاف به خرج دهد و خوب به زندگی خود بنگرد، خواهد دید که اگر تمامی عمر را به شکرگزاری از او مشغول باشد، پایان پذیرفتنی نیست. امّا متأسّفانه یک چیزی که در دعاهای اکثریّت دیده نمی‌شود، شکرگزاری است.

پولس رسول به کلیسا سفارش می‌کند که پیوسته در دعاهای خود با شکرگزاری حاضر باشید: «2در دعا مواظب باشید و در آن با شکرگزاری بیدار باشید» ( کولسیان 4 : 2 ). شکرگزاری هر شخص را در بیداری نگه می‌دارد. شخص بیدار، آماده برای دریافت فرصتهایی است که امکان دارد هر لحظه برایش ایجاد شود.

امّا چگونه شکرگزاری باعث ایجاد بیداری برای دریافت فرصتها می‌شود؟ سعی می‌کنم با توصیفی امروزی این را به شما نشان دهم؛ امّا پیش از آن به این نکته توجّه داشته باشید که شخصِ در خواب از همة اتّفاقهای پیرامونش غافل و بی‌بهره است و در عوض شخص بیدار همیشه آمادة دریافت می‌باشد.

فرض کنید آشنایی از شما درخواست مبلغی پول می‌کند و می‌گوید تا یک ماه دیگر به شما می‌دهم، شما هم با خوش رویی به او می‌دهید و آن شخص را دیگر نمی‌بینید، فرض بر این که چندین بار هم شما را دید ولی هیچ یادآوری از لطف شما نکرد، یک ماه می‌شود و او برای پس دادن قرض خود بازنگشت، شما هم مناعت طبع نمودید و پیگیر او نشدید، چند ماه دیگر هم گذشت ولی هر باری که او شما را دید هیچ حرفی از بدهی خود نزد و شاید بعضی از مواقع با ناسپاسی تمام روی خود را از شما برگرداند!

ماه‌ها از این ماجرا گذشت و چون باز محتاج شد و راهی به جز رو انداختن دوباره به شما نداشت، باز اگر به پیش شما بیاید و درخواست پول کند، شما چه کار می‌کنید؟ آیا به شخصی که قصد کلاهبرداری از شما را دارد و به هیچ وجه هم قدردان و سپاسگزار شما نیست، حاضرید قرض بدهید؟ قطعاً خواهید گفت، نه.

کار مردم دنیا با خداوند نیز دقیقاً مانند چنین شخص آشنایی است. هر باری که به یاد خدا می‌افتند، یک کاسة گدایی و کلاهبرداری به دست دارند و پس از گرفتن حاجاتشان دیگر او را نمی‌شناسند و دریغ از شکرگزاری و قدردانی! اگر کسی در زندگی خود با درهای بسته مواجه می‌شود، برکت از خدا نمی‌گیرد، دعاهای او شنیده نمی‌شود، یکی از دلایل آن نداشتن شکرگزاری، و ناسپاسی او است. ناسپاسی برکت را از زندگی می‌برد.

حال فرض کنید به شخصی آشنا مبلغی پول قرض داده‌اید و گره از مشکل او برطرف نمودید، او فردا شما را در خیابان خواهد دید و با خجالت از شما خیلی تشکّر خواهد کرد، چند روز دیگر وقتی باز او را ببینید به طرف شما می‌آید و با گشاده ‌رویی ضمن تشکّر مجدّد از شما، می‌گوید که آن روز شما لطف بزرگی در حقش کردید و او را از یک گرفتاری بزرگ نجات دادید، روزها خواهد گذشت و هر باری که شما را ببیند بسیار از شما تشکّر می‌کند.

بعدها از دیگران اگر بشنوید که او هر جا رسیده از لطف و محبّت شما تعریف کرده، چه حالی به شما دست می‌دهد؟ آیا خودتان از آن به بعد سعی نمی‌کنید در زندگی او کنکاش کنید تا بفهمید چه مشکل دیگری دارد تا به او کمک کنید؟ آیا دیگر منتظر درخواست کمک او می‌مانید؟ یا این که خودتان برای کمک رسانی به او می‌شتابید؟ قطعاً خواهید گفت، هر کاری بتوانم برای او خواهم کرد بدون این که او از من درخواستی کند.

خداوند نیز با فرزندان راستین خود این چنین است؛ او نیازهای همه را می‌داند؛ برای همه اندیشه می‌کند. فرزندان خدا همیشه سپاسگزار پدر آسمانی خود هستند؛ خداوند عیسی مسیح در حق فرزندان خدا می‌فرماید: «31پس اندیشه مکنید و مگویید چه بخوریم یا چه بنوشیم یا چه بپوشیم.32زیرا که در طلب جمیع این چیزها امّتها می‌باشند. امّا پدر آسمانی شما می‌داند که بدین همه چیز احتیاج دارید» ( متّی 6 : 31 - 32 ).

شکرگزاری دروازة بزرگ بخششهای خداوند را به سوی شاکرینش باز می‌کند. به وقت شکرگزاری این خداوند نیست که محتاج شنیدن تشکّرات ما است، نخیر! این ما هستیم که محتاج بخششهای او هستیم تا به ما از دولت بی‌کرانش ارزانی دارد.

دعا هر چند یک ارتباط یک طرفه است، امّا می‌تواند تأثیراتی متقابل از سوی خداوند نیز برای شخص داشته باشد. دعاهای شکرگزاری باعث افزونی برکات خداوند در زندگی شخص شاکر می‌گردد. خدا از هر ایماندار مسیحی انتظار دارد تا برای فیضی که به واسطة خداوند عیسی مسیح دریافت نموده، پیوسته شکرگزار باشد: «17همیشه دعا کنید. 18در هر امری شاکر باشید که این است ارادة خدا در حق شما در مسیح عیسی» ( اوّل تسالونیکیان 5 : 17 - 18 ).

 

دعای حاجتی:

خداوند عیسی مسیح در خصوص دعاهای حاجتی می‌فرماید که هرگاه چیزی طلب می‌کنید آن را در نام او درخواست کنید: «24تا کنون به اسم من چیزی طلب نکردید، بطلبید تا بیابید و خوشیِ شما کامل گردد» ( یوحنّا 16 : 24 ).

دعای حاجتی متداول‌ترین شکل دعا در نزد همگان است. این شکل از دعا علاوه بر این که گویای درماندگی و نیاز شخصیِ فرد می‌باشد، لحنی طلبکارانه با خدا به همراه دارد.

دعای حاجتی کلاً به دو دسته تقسیم می‌گیرد: 1- دعای حاجتی دنیوی، 2- دعای حاجتی روحانی.

 

دعای حاجتی دنیوی:

این گونه دعا نمودن را خداوند عیسی مسیح نکوهش کرده و پسندیده نمی‌دانست، او در موعظة ماندگار خود در بالای کوه برای دوری جستن از این گونه دعاها به قوم خود تذکّر داده بود: «25بنابراین به شما می‌گویم، از بهر جان خود اندیشه مکنید که چه خورید یا چه آشامید و نه برای بدن خود که چه بپوشید. آیا جان، از خوراک و بدن از پوشاک بهتر نیست؟26مرغان هوا را نظر کنید که نه می‌کارند و نه می‌دروند و نه در انبارها ذخیره می‌کنند و پدر آسمانی شما آنها را می‌پروراند. آیا شما از آنها به مراتب بهتر نیستید؟27و کیست از شما که به تفکّر بتواند ذراعی بر قامت خود افزاید؟28و برای لباس چرا می‌اندیشید؟ در سوسنهای چمن تأمّل کنید، چگونه نمو می‌کنند! نه محنت می‌کشند و نه می‌ریسند!

29لیکن به شما می‌گویم سلیمان هم با همة جلال خود چون یکی از آنها آراسته نشد.30پس اگر خدا علف صحرا را که امروز هست و فردا در تنور افکنده می‌شود چنین بپوشاند، ای کم ‌ایمانان آیا نه شما را از طریق اولی؟31پس اندیشه مکنید و مگویید چه بخوریم یا چه بنوشیم یا چه بپوشیم.32زیرا که در طلب جمیع این چیزها امّتها می‌باشند. امّا پدر آسمانی شما می‌داند که بدین همه چیز احتیاج دارید.33لیکن اوّل ملکوت خدا و عدالت او را بطلبید که این همه برای شما مزید خواهد شد.34پس در اندیشه فردا مباشید زیرا فردا اندیشه خود را خواهد کرد. بدی امروز برای امروز کافی است» ( متّی 6 : 25 - 34 ).

این طریق دعا با خود لحنی طلبکارانه و به گونه‌ای گدا صفتانه دارد که حقیقتاً شایستة فرزندان خدا نیست. این تنها شکل دعا در نزد امّتهای دیگر است که پیوسته بلند کرده می‌شود؛ این طریقِ امّتها است؛ خدا از طریق امّتها نفرت دارد؛ خدا نیاز فرزندانش را می‌داند و بهترینها را برای آنان مقرّر می‌فرماید پیش از آن که از او درخواست کنند.

شاید خدا حسب رحمتهایش چند بار به دعاهای حاجتی دنیوی که از سوی ایمانداران می‌شود آمین بگوید، امّا این نوع دعاها به هیچ وجه پسندیدة خدا نیست، و بعد از مدّتی دیگر خداوند مطلقاً به چنین دعاهایی گوش نخواهد داد.

یعقوب با لحنی بسیار تند در خطاب به کسانی که پی دنیا هستند، آنان را زناکاران به خدا می‌داند و می‌گوید که دعاهای آنان شنیده نمی‌شود: «3و سؤال می‌کنید و نمی‌یابید، از این روی که به نیّت بد سؤال می‌کنید، تا در لذّات خود صرف نمایید.4ای زانیات، آیا نمی‌دانید که دوستیِ دنیا، دشمنی خدا است؟ پس هر که می‌خواهد دوست دنیا باشد، دشمن خدا گردد» ( یعقوب 4 : 3 - 4 )

 یوحنّا نیز هشدار می‌دهد که از دنیا دوستی پرهیز کنید زیرا در طلب دنیا بودن نشان دهندة در دام شیطان قرار گرفتن است: «15دنیا را و آن چه در دنیا است دوست مدارید زیرا اگر کسی دنیا را دوست دارد، محبّت پدر در وی نیست.16زیرا که آن چه در دنیا است، از شهوت جسم و خواهش چشم و غرور زندگانی از پدر نیست بلکه از جهان است.17و دنیا و شهوات آن در گذر است لیکن کسی که به ارادة خدا عمل می‌کند، تا به ابد باقی می‌ماند» ( اوّل یوحنّا 2 : 15 - 17).

در صورت ظاهر کسی که به این گونه دعا می‌کند، چند چیز ناپسند را در خود به نمایش می‌گذارد:

1-    خود را تحقیر و کوچک می‌سازد، به جای آن که مانند فرزندان خدا در مناعت طبع و وقار منتظر عمل خدا برای خود باشد، مانند گدایان و طلبکاران رفتار می‌نماید.

2-    میل به دنیا دوستی که خاص ابنای دنیا است را در خود آشکار می‌سازد، و به نوعی حقیقت وجودی و ایمانی خود را آشکار می‌کند.

3-    نشان می‌دهد که چیزی از کلام خدا نمی‌داند و یا بی‌ایمان و بی‌اعتماد به کلام خدا می‌باشد.

یوحنّای رسول در حق فرزندان خدا می‌گوید: «4ای فرزندان، شما از خدا هستید و بر ایشان غلبه یافته‌اید زیرا او که در شما است، بزرگ‌تر است از آن که در جهان است.5ایشان از دنیا هستند از این جهت سخنان دنیوی می‌گویند و دنیا ایشان را می‌شنود.6ما از خدا هستیم و هر که خدا را می‌شناسد ما را می‌شنود و آن که از خدا نیست ما را نمی‌شنود. روحِ حق و روحِ ضلالت را از این تمیز می‌دهیم» ( اوّل یوحنّا 4 : 4 - 6 ).

 

دعای حاجتی روحانی:

بر خلاف تصوّر و اشتباه خیلیها از این گفتة خداوند عیسی مسیح، که فرموده هر چیزی را به اسم من طلب کنید، او به هیچ وجه به امور مادی و دنیوی اشاره ندارد: «13و هر چیزی را که به اسم من سؤال کنید به جا خواهم آورد تا پدر در پسر جلال یابد.14اگر چیزی به اسم من طلب کنید من آن را به جا خواهم آورد» ( یوحنّا 14 : 13 - 14 ).

با توجّه به کلام و تعالیم خداوند که در اناجیل مکتوب گردیده و شاگردانش نیز در این خصوص سخنان بسیار گفته‌اند، مطلقاً منظور دعاهای حاجتی دنیوی نیست، بلکه به آن دسته از حاجاتی اشاره دارد که جنبة روحانی دارند.

این نوع از دعاهای حاجتی نه این که ناپسند نیست بلکه در اکثر مواقع بسیار نیکو و لازم است. اگر فقط به موضوعاتی که در دعاهای حاجتی روحانی گفته می‌شود نظری بیاندازید مشخّص می‌گردد که تا چه حد نیکو بلکه ضروری است. بخشی از این قبیل دعاها را خود خداوند در آموزة معروف خود که به دعای ربّانی شهرت یافته اعلام نموده است.

جسم انسان مادی است و حسب حکم خداوند در باغ عدن می‌بایست به خاک بازگردد: «19و به‌ عرق‌ پیشانی‌ات‌ نان‌ خواهی‌ خورد تا حینی‌ که‌ به‌ خاک‌ راجع‌ گردی‌، که‌ از آن‌ گرفته‌ شدی‌ زیرا که‌ تو خاک‌ هستی‌ و به‌ خاک‌ خواهی‌ برگشت» ( پیدایش 3 : 19). لذا هر گونه تلاش برای امور مادی نهایتاً به بطالت تلف خواهد شد.

امّا از آن جایی که نبرد ما با فوج نیروهای شرارت و عالم روحانی است، همان گونه که پولس رسول نیز به آن اشاره کرده می‌بایست در پی قوّات روحانی کوشید و با استعانت از خداوند تجهیز شد: «10خلاصه ای برادران من، در خداوند و در تواناییِ قوّتِ او زورآور شوید.11اسلحة تمام خدا را بپوشید تا بتوانید با مکرهای ابلیس مقاومت کنید.12زیرا که ما را کُشتی گرفتن با خون و جسم نیست بلکه با ریاستها و قدرتها و جهانداران این ظلمت و با فوجهای روحانی شرارت در جایهای آسمانی. » ( افسسیان 6 : 10 - 12 ). دعاهای حاجتی نیازها و درخواستهای ایمانداران است از خداوند تا در این روزهای شریر بتوانند مقاومت نموده و بایستند.

امّا در دعاهای حاجتی روحانی چه موضوعات ارزشمند و ضروری وجود دارد که شایسته است تا آنها را پیوسته داشته باشیم؟ در این مجال تنها تیتروار به اهم آنها اشاره می‌کنیم ولی به دلیل اهمیّت این دعاها در بخشی دیگر مفصّلاً به این موارد خواهیم پرداخت.

ü    طلب بخشش از گناهان و خطاها؛

ü    نگاه خاص و حضور همه لحظة خداوند؛

ü    طلب حکمت و فهم کلام خداوند؛

ü    طلب گسترش ملکوت خداوند؛

ü    پناه بردن به خداوند از فوج شریران؛

ü    درخواست رفع مصیبت و بلا؛

ü    دعا برای خادمین کلیسا؛

ü    طلب سلامتی برای دردمندان؛

ü    طلب خدمتگزاری و دریافت عطایای سماوی؛

ü    طلب روزیِ روزانه از خداوند؛

ü    دعا برای دیگر ایمانداران؛

پیش از این که در خصوص اهمیّت یکایک این دعاهای حاجتی صحبت کنیم، و این که چه اهمیّت و تأثیراتی در زندگی و ایمان شخص دعا کننده و دیگران دارد، لازم است تا در ابتدا با اصولِ دعای پسندیدة خدا آشنا شوید.

 

برگرفته از کتاب ارتباط با خدا ؛ نویسنده: لوک رایان

 

این اثر تحت مجوز Creative Commons Attribution 4.0 International ( CC BY 4.0 ) منتشر شده است. استفاده از این اثر تنها در صورتی مجاز است که محتوای اصلی بدون هیچ گونه تغییری حفظ شده و منبع به دقّت ذکر گردد.








نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

شمّاسان کلیسا

جهان در آشوب ادیان

دعای چه کسانی رد یا پذیرفته می‌شود